جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اصطرلاب ریز: (تعداد کل: 1)
اصطرلاب ریز
[اُ طُ] (نف مرکب)ریزندهء اصطرلاب. سازندهء اصطرلاب. اصطرلاب ساز. آنکه اصطرلاب سازد:
آن منجم چون نباشد چشم تیز
شرط باشد مرد اصطرلاب ریز.
مولوی (مثنوی).
آن منجم چون نباشد چشم تیز
شرط باشد مرد اصطرلاب ریز.
مولوی (مثنوی).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.